۱۳۸۷/۰۸/۰۷

بتمن، ساسي مانكن، وموسيقي باحال اين روزها

با عرض سلام دوباره؛ گرچه مي دونم كسي اونجا نيست. امروز دارم خودمو مجبور به نوشتن مي كنم تا اون قضيه كمي تنگتر بشه و كاملاً در جاي خودش ثابت بمونه. اولاً بگم فيلم جديد "بتمن" (شوالية تاريكي ) رو ديدم و شخصيت ژوكر منو منقلب كرده. گرچه داستان فيلم برام كمي پيچيده شد. يعني احساس ميكنم اگر دوبلة فارسي فيلم رو هم ببينم كمي در درك فيلم مشكل خواهم داشت (داستان فيلم نسبت به بقية فيلم هاي اين ژانر پيچيدست؛ بخدا راست مي گم) به هرحال آخر فيلم مي فهميد كه قيافة بتمن زياد يادتون نمونده، اما لامصب ژوكر از ذهنتون بيرون نميره.بي خود نيست كه -ميگن- اين اولين فيلم "ابر قهرماني" هاليووده كه اسم قهرمانش توي عنوان فيلم نيست. راستش خود اسم فيلم هم مشخص نيست به بتمن اشاره داره يا به ژوكر. يه كم هم ميخوام دربارة موسسيقي بنويسم. 1) آلبوم جديد سياوش قميشي رو به شدت دوست دارم. بدبختانه مثل اكثر مواقع نه اسم آلبوم رو ميدونم نه اسم آهنگارو. به هر حال مي خوام بگم اون آهنگي كه دربارة مهاجرين ايراني ميخونه به شدت متأثرم كرد. آهان يادم اومد. اسمش فكر كنم جنگل بدون ريشه باشه.اسم آلبوم هم احتمالاً همينه.آهنگ دربارة مهاجراييه كه هيچ كجا هويت واقعيشونو درك نمي كنن. توي ايران فراري محسوب ميشن و از حقوق شهرونديشون محرومن و بقية جاها به عنوان يه ايراني يه جنگ طلب و تروريست. (در اين مورد ميخوام بعداً بيشتر بنويسم.) يه آهنگ ديگه هم داره كه اسمش مي تونه پرندة مهاجر باشه.-ممكن هم هست نباشه-. بله، اين آهنگ هم يه آهنگ دلتنگ كنندة باحاله.(ميدونم اگه نوشته بودم "نوستالژيك" هم مفهوم تر بود و هم قشنگتر، اما من عين ديوونه ها اصرار دارم تا جاي ممكن فارسي بنويسم.) 2) تا دو سال پيش مرتب باخودم فكر ميكردم پس كي وكي (يعني چه كسي وچه هنگام) مي تونه اين موسيقي پاپ رو يه تكوني بده و مارو از گوش دادن به آهنگاي شهرام كاشاني و ليلا فروهر توي هر تاكسي و مهموني خلاص مي كنه. وجداناً به اين موضوع خيلي فكر مي كردم. اما اصلاً بو نبرده بودم كه در همون زمان يه عده خوانندة خيلي جوون از چند طرف دارن وارد گود مي شن و تا چند وقت ديگه مي خوان كاري كنن كه فكرش رو هم نمي تونم بكنم. يه عده شون از جعبة تلوزين بيرون اومدن(مثل فرزاد فرزين و مهدي مقدم) و يه عده هم از اينترنت (مثل رپ خونا). خلاصه جيگرم جلا اومد. من به شدت با اين گروه جديد همراهم. سليقة موسيقي من خيلي راحت طلب نيست. يعني هر آهنگي رو دوست ندارم، اما از گوش دادن به هيچ آهنگي هم فرار نمي كنم. حتي اگر خواننده شهرام كاشاني هم باشه هميشه يك درصد اميد دارم كه شايد معجزه اي شده باشه و اين غربتي يه آهنگ معمولي قابل شنيدن هم داشته باشه.بنابر اين بعد از اين يكي دو سال شروع به گوش دادن آهنگاي رپ كردم....و رستگار شدم. از ميون رپ خونا ميخوام چند نفري رو معرفي كنم. اگه احياناً كسي داشت رد ميشد و وبلاگ منو خوند، يه نظزي هم بده. اولين كسي كه ميخوام معرفي كنم "زاميار"ه. تاحالا فقط دوتا آهنگ ازش شنيدم، اما همون دوتارو دوهزار بار گوش دادم. خيلي كارش درسته. هركس يه چيز درباره رپ فارسي مي خونه انتظار داره هر آن به مطلبي دربارة "هيچكس" برسه. من همة كاراي هيچكس رو گوش نكردم. اما بين اون آهنگايي كه ازش شنيدم آهنگ تأثير گذار زياد بوده. همة اينا به كنار، اين آهنگ اخيرش و ويديويي كه براش ساختن كلاس كار هيچكس رو به شدت ارتقا داد. من تيپ هيچكس رو نه به عنوان شمايل رپ فارسي، بلكه به عنوان شمايل ايراني شدة رپ واقعاً قبول دارم. احمقانه ست اگر رپ خون بچة فرمانيه باشه. خوانندة هيپ هاپ ممكنه اما كسي كه ميخواد به اجتماع "فحش ناموس" بده بايد بچه پايين باشه. هيچكس هم قيافة بچه هاي پايين رو داره، هم لباساي اونارو مي پوشه و هم به زبون اونا ميخونه. هيچكس خوانندة اصيل و وحشي رپ فارسيه. مثل گياه وحشي كه به اجبار محيط از دل خاك در مياد و رشد مي كنه، برعكس گياهاي گلخونه اي، يا آپارتماني كه يه نفر ديگه واسه رفع نياز شخصي خودش اونارو مي كاره، هيچكس در ظاهر دقيقاً همين مشخصات رو داره. وازين بابت دقيقاً متناظر با همتاي آمريكايي خودشه. به شرطي كه در طول زمان هم خودشو ثابت كنه.( دروغ چرا، موقعيت هيچكس رو خيلي متزلزل ميبينم. اين فقط يه احساسه و به هيچ طريقي نمي تونم براش دليل بيارم.) رپ خون بعدي ليست من بين مخاطباي جدي و غيرتي رپ مخالف زياد داره. مهمترين دليلش اينه كه همه ميگن طرف اصلاً رپ نمي خونه. منظورم "ساسي مانكن"و گروه "لايو ركورد"ه. منم شك دارم اصلاً اين چه سبكيه ولي هر چي هست خوب كوفتيه.به من يكي كه خيلي جواب داده. دليلي ندارم واسشون تبليغ كنم و بگم حتماً كاراشونو گوش بدين. (تاريخ ثابت كرده موسيقي سبك "دامبولي كسم" هرگز تبليغ لازم نداره، كسايي كه يك عمر ازين نوع موسيقي فرار ميكنن -مثل خود من- بالاخره يه روز با اين حقيقت تلخ مواجه ميشن و مجبور ميشن اونو به رسميت بشناسن). يه جور سرخوشي غير قابل انكار تو همة كاراي اين يه مشت ديوونه هست و گرچه يكي دوبار پاشون رو از گليمشون دراز تر كردن (منظورم وقتيه كه "هيچكس" رو مسخره مي كنن) اما من كيفيت (و كميت) كارشونو دوست دارم. "حسين تهي" رو هم خيلي دوست دارم. كلاً اين بچه و سبكش دوست داشتنيه و من ازش خسته نمي شم. همة اينا به كنار، اين پسر يه بازيگر به تمام معناست. گروه خيلي خيلي خيلي باحال "تي ام" ديگهآخرشه. هرچي از اينا تعريف كنم كمه. 4يا 5 تا آهنگاشونو گوش دادم كه حرف نداشته. 3)از خوانندهاي قديمي تر همچنان فقط "شادمهرعقيلي" توانايي رقابت با خواننده هاي جديد رو از دست نداده و هنوز مثل آتشفشانيه كه همچنان مواد مذاب در ميكنه. خواننده هاي جديد پاپ كه كاراشونو دوست دارم "مهدي مقدم"،"فرزاد فرزين"،"حميد عسگري"و چند تاي ديگه هستن.البته محسن چاووشي هم كاراي خيلي خوبي داره ،ولي شخصيت خودش برام جالبتره. گفته ميشه"احسان خواجه اميري" از "محمد اصفهاني"تقليد ميكنه، من اينو تقليد نميدونم. خواجه اميري ثابت كرده صداش شخصيت مستقلي داره ودر بدترين شرايط به نسخة بروز شدة صداي اصفهانيه. 4)در جواب عده اي خوانندة شكست خورده و تاريخ مصرف گذشته كه مرتب از كيفيت موسيقي ارائه شده در اين روزها گله مي كنن و ادعا ميكنن اوضاع خيلي داغونه بايد عرض كنم به عنوان يك مخاطب و پي گير خفن موسيقي ايراني و به عنوان يكي از طرفداران خودشون (چه در گذشته و چه در حال حاضر) موسيقي ايراني در 20 سال گذشته هرگز تنوع و كيفيت امروز را نداشته؛ حتي اگراستفاده از آهنگ و شعر دزدي رشد چشمگيري كرده باشه. اصولاً مرام موسيقي پاپ همينه. توليد انبوه؛ براي مخاطب مليوني ودر نتيجه تضعيف حافظة بلند مدت مخاطب ويا فراموشي زود هنگام. هنرمندان اين وادي بايد اين قانون رو بپذيرن و مثل فوتباليستها يه فكري به حال خودشون بكنن. در كشورهايي كه توليد موسيقي و فرهنگ در سطح وسيع تري وجود داره، سيستمي طراحي شده كه خواننده ها اگه يه آهنگ تو "تاپ تن" و يه كم (خيلي كم) عرضه داشته باشن مي تونن حداقل از نظر مالي بار خودشون رو ببندن.يه آدم با يه كم استعداد خوندن و رقصيدن و تيپ (گاهي يكي ازينا كافيه) براي يه مدير خوب مثل يه معدن طلاي جمع وجور ميمونه. درضمن قوانيني مثل قانون كپي رايت، علاوه بر حمايت از حقوق مؤلفين يك اثر، مديران، پخش كنندها و خواننده هارو مرتب به حركت و جنب و جوش ميندازه تا از پتانسيل يه اثر تا آخرين لحظه استفاده كنن. به اين ترتيب اون اثر حتي بعد از مرگ خالقش هنوز گردش مالي ايجاد ميكنه و علاوه بر اينكه عده اي رو به نون ونوا مي رسونه خالقش رو موندگار تر ميكنه.وقتي در اين مورد بيشتر مطالعه كردم يه مقالة جدا دربارش مي نويسم.
 
Free counter and web stats