۱۳۸۷/۰۵/۰۸

پارسیان ومن

با وجود تمامِ کاستی هایی که کتابِ اسطوره ای-تاریخیِ (یه همچین ژانری وجود داره... مگه نه؟) "پارسیان و من" داره، دلم نمیاد این کتاب رو معرفی نکنم وشما رو به خریدنش تحریک.( فعلِ نکنم به یک قرینه ای فعلاً حذف شد). پس متن زیر رو بخونید.... کتاب پارسیان و من اولین نمونۀ ایرانی از کتاب هایی به سبک ارباب حلقه ها، نارنیا و... است.منظورم کتابها ییست که چند خاصیت زیر رو دارن: نوجوانی –ترجیحاً از دنیای معاصر- اتفاقاً واردِ فضای افسانه ای با شخصیت های آشنا، می شه و می فهمه از شانسِ گندش درست وقتی رسیده که نیروهای خیر و شرّ معروف، به شدت جلوی همدیگه صف بستن و فقط منتطر اون بدبخت بودن تا جنگِ آخرالزمانی شونو به رهبریش شروع کنن.این کتابا معمولاً برای ما مردم جالبه چون شخصیت های آشنامون رو در ماجراهای جدید می بینیم، برای نویسنده (به شرطی که ایدۀ قشنگ و جدید داشته باشه) راحته چون بیشتر شخصیت ها در طول سالها پرداخته شدن و خواننده آمادۀ پزیرفتنِ اوناست، و از نظر منتقدا پسندیده ست چون مردم با خوندن این کتاب ها علاقه و وابستگی شونو به گذشته، وفرهنگی روکه ممکنه در معرض فراموشی باشه، نشون میدن.در اینجاست که حسگر های بویاییِ افرادی که دمبالِ پولن به شدت تحریک میشه و به این طریق انتشارات بزرگ و هالیوود هم به جمع حامیان این ژانر می پیوندن. تو این کتاب هم پسریه نویسندۀ مخالف دولت، ناگهان همراه پدرش وسط ماجراهای شاهنامه و ایران باستان درمیاد. اول با کاوه همراه میشه تا ضحاک یا آژی دهاک رو شکست بده، بعد درگیرِ ماجراهای رستم میشه و در کتاب آخربا کوروشِ کبیر همراه میشه. بنابراین من هم اول به عنوانِ خوانندۀ هوادار و بعد به عنوانِ منتقد وظیفۀ خودم می دونم اطرافیانم رو با این اتفاق آشنا کنم.(به به... چه کار نکویی). اما این دلیل نمیشه که از ضعفهای کتاب رو ندیده بگیرم. اولین ایراد اینه که کتاب مو به مو داره طبق شاهنامه پیش میره.(چون هنوز اول کتابم آرزو دارم این نقطه ضعف به زودی رفع شه. گفته بودم که خیلی کُند کتاب می خونم؟؟) اسامی، اشخاص و اتفاقاتِ جدید به اندازۀ کافی نیست و من حق خودم میدونم که اگه توی 150 صفحۀ اولِ کتاب با اتفاقِ جدیدی روبرو نشم، کتاب رو ببندم. به نظر من بزرگترین اتفاق تا اینجای کتاب همون صحنۀ ورودِ اردشیر –قهرمانِ داستان- به دنیای شاهنامه ست که انصافاً قشنگ بود. تعریف نمی کنم تا خودتون برین بخونین. ضعف دوم هم لحنِ کتابه. برای قهرمان ده-دوازده سالۀ کتاب -که قراره خوانند به خصوص خوانندۀ نوجوون خودشو جای اون بذاره- تماشای کشته شدنِ آدما با شمشیر و توصیفش نباید به این راحتی باشه. در 80 صفحۀ ابتداییِ کتاب بیشتر از 20 نفر آدم خوب و بد با ضربات شمشیر مردن که بیشترشون همون ساعت اول ورود اردشیر به ایران باستان و در حین جشن وپایکوبیِ مردم به مناسبت روزِ سیزدهمِ نوروز بوده.چند تا سر قطع شده که اتفاقاً یکیش افتاد تو آتیشِ شومینه. خون های زیادی هم روی زمین، چمن،دیوار،دست، پا و صورت قهرمان ها ریخته. توضیح نسبتاً مفصلی هم دربارۀ مراسمِ سِرو مغز تازه وگرم جوانان پارسه برای مارهای سرِدوش آژی دهاک داده شده. به سلیقۀ من توصیف خشونت با این جزئیات برای این جور کتابها مضر است حتا اگه مخاطبان اصلیش نوجوونا نباشن. هدف از تعریف نبرد خیر وشر تحریک حس انتقام جویی برای مبارزۀ با شر نیست، چرا که آدمِ انتقام جو ناخودآگاه به سپاه شر پیوسته... هدفِ دعوت به خیر بی پناه گذاشتن شر برای جلوگیری از جنگ ودرگیریه... مگه جنگیدن خودش یه خواستۀ اهریمنی نیست؟؟ البته منظورم این نیست که صحنۀ نبرد باید ازین کتاب حذف شه... در این صورت که دیگه نه رمانِ تاریخی درست میشد و نه ادبیات حماسی.... بلکه من روشِ سنتیِ موجود در مدل غربیِ این داستان هارو می پسندم. در این داستانها، از درگیریِ منجر به مرگ تا جای ممکن دوری میشود مگه در جنگهای اصلی، اما در همین درگیری ها هم هیجان وکشش با توصیف مفصل خود نبرد ایجاد می شود نه با توضیح ریختن خونِ حریف روی درو دیوار.اگه دقت کرده باشید فیلمای ساخته شده براساس این کتابا هم فاقد صحنه های خونریزیه. در آمریکا و کانادا نوجوونا می تونن بدون همراه برن سینما واین فیلم هارو ببینن، اما اگر فیلم پارسیان ومن با همون لحن کتاب ساخته بشه، دیدنش برای کمتر نوجوونی مناسبه. بفرما.... اومدم از یه کتاب تعریف کنم که مردم برن اونو بخرن، نصف بیشترِ صفحه پرشد از بد گفتن از استخون بندیِ کتاب. نویسنده های دیگه هم میتونن با فرستادن مبلغ ناچیزی باعث بشن که من کتابشونو نخونم یا اگه خوندم تبلیغش نکنم. به هرحال کتابِ پارسیان و من رو فراموش نکنین. نویسندش آرمانِ آرینه وچاپ انتشارات موجه. کلاً سه جلده که در چاپ جدید در یک مجلد صحافی شده. بخونین بلکه خوشتون بیاد.

هیچ نظری موجود نیست:

 
Free counter and web stats